به گزارش خبرنگار مهر ، رودخانه تمدن ساز زاينده رود از زاگرس مركزي سرچشمه گرفته و به باتلاق و يا همان تالاب بين المللي گاوخوني در فلات مركزي ايران ختم شده كه در طول مسير خود شهر ها و فرهنگهاي گوناگون را در طول ادوار تاريخي ايجاد كرده و به تبع آن همواره مردمان براي عبور از رودخانه ها پلهايي با مصالح و ابعاد گوناگون ساخته اند و وجود پل هاي تاريخي و زيباي سي و سه پل و خواجو از بهترين نمونه هاي اين سخن است.
ورزنه از بخش "بن رود" شرق شهرستان اصفهان ،خود آخرين شهر در مسير زاينده رود است كه بهترين و حاصلخيز ترين زمينهاي آبرفت حوزه آبريز اين رودخانه در طي ميليونها سال در آن انباشته شده و همواره يكي از مراكز مهم كشت گندم و جو و پنبه در استان بوده است اما امروزه در جاده شرق به سمت اين شهر فقط خشكي و نابودي زراعت را به چشم مي بينيم.
هر علاقه مندي وقتي به ورزنه مي رسد ابتدا از وجود آب در زير اين پل تاريخي علي رغم خشكي رودخانه تعجب مي كند اما در كوتاه زماني در مي يابد كه اين مقدار آب نيز از زهكش زمين هاي زراعي باقي مانده حريم رودخانه به زير آن نشت كرده است كه به هر حال حس و حال زمان آبسالي و قديم را تا حدودي زنده كرده است.
قدمت ورزنه سه هزار سال قبل از ميلاد است
دبير انجمن دوستداران ميراث فرهنگي و طبيعت ورزنه در ابتدا به خبرنگار مهر درخصوص قدمت تاريخي اين شهر گفت: با توجه به تحقيقات انجام شده برخي سابقه اين شهررا به دليل داشتن چهار دروازه مربوط به عهد ساساني و عده اي به خاطر ديوار گرد و خندق مجاور آن كه در دهه هاي اخير نابودشده متعلق به عهد اشكانيان مي دانند.
رضا خليلي ورزنه تاكيد كرد: با توجه به اينكه هميشه تمدن هاي بشري از پاياب و مسير انتهايي رودخانه ها به سمت سرچشمه شگل گرفته اند اعتقاد دارم ورزنه سابقه اي در حدود هزاره سوم قبل از ميلاد مسيح دارد.
وي يادآور شد: وجود محوطه هاي باستاني اطراف تالاب گاوخوني همانند "ريگ سرا "گواه بر اين مطلب است.
ورزنه از راههاي مهم بازرگاني مركز كشور بوده است
دبير انجمن دوستداران ميراث فرهنگي و طبيعت ورزنه در ادامه مسجد جامع عصر تيموري را از آثار زيباي اين شهر برشمرد و گفت:كتيبه هاي اين مسجد از عهد تيموري است اما مناره آن متعلق به دوران سلجوقيان است و بر اساس برخي تحقيقات اين مسجد را بنايي ساخته شده بر روي آتشكده اي ساساني مي دانند.
خليلي با اشاره به وجود رباط شاه عباسي در اين شهر اظهار داشت: يكي از راه هاي معروف بازرگاني كشور از شمال به اصفهان و ورزنه سپس يزد و بندر عباس منتهي مي شده كه اين امر نقش ارتباطي اين شهر را نشان مي دهد.
ساخت پل را به دوره آل بويه و سلجوقيان نسبت داده اند
وي در پاسخ به سوال خبرنگار مهر راجع به آخرين پل تاريخي مسير زاينده رود در ورزنه اظهار داشت:از سابقه پل در قبل از اسلام مدارك مستدلي نيست اما بر اساس اسناد مكتوب اين پل تاريخي از دوره صفويه احداث شده هرچند برخي آنرا به زمان آل بويه و همچنين سلجوقيان نيز نسبت مي دهند.
اين فعال محيط زيست و ميراث فرهنگي با بيان روايتي داستان گونه در رابطه با احداث اين پل افزود: شخصي به نام سيف الله اردكاني "در دوره سلجوقي و يا آل بويه "كارگري مقني در اردكان يزد بوده كه بر حسب اتفاق گنجي را در دل زمين مي يابد اما اين سخن را با كسي در ميان نمي گذارد.
خليلي ورزنه افزود: سيف الله اردكاني در ايام حج با ورود به ورزنه با استفاده از گنجي كه مالك شده تصميم به ساخت اين پل براي راحتي مردم در تردد از زاينده رود مي گيرد و بر اساس همين داستان همان سال نيز مردم وي را در موسم حج در شهر مكه مي بينند چرا كه وي كاري خدا پسندانه و عام المنفعه براي نسل هاي آينده انجام داده است.
سه دهانه اين پل در دوره قاجار اضافه شده است
وي در ادامه درباره ابعاد و معماري پل تاريخي ورزنه تصريح كرد: طول پل 67 متر،ارتفاع تا كف رودخانه شش متر و عرض يا دهانه عبور آن چهار متر است.
دبير انجمن دوستداران ميراث فرهنگي و طبيعت ورزنه ادامه داد: اين بنا با استفاده از ساروج و آجر و به صورت هفت چشمه (به دليل قداست عدد هفت) ساخته شده است اما در دوره قاجار سه دهانه يا چشمه ديگر به آن اضافه شده است.
خليلي ورزنه درباره علت ساخت چند برج كوتاه در ورودي و ميانه اين پل به خبرنگار مهر گفت: اين مناره هاي كوتاه محل گذاشتن مشعل و يا فانوس براي نشان دادن پل در تاريكي شب به عابران و كاروانيان بوده است.
اين كارشناس ميراث فرهنگي وي يادآور شد:در طرف مقابل اين پل يعني مقابل شهر ورزنه و آن طرف زاينده رود هم سابقا كاروانسرايي وجود داشت كه متاسفانه حدود هفتاد سال قبل تخريب شد.
خليلي ورزنه تاكيد كرد: از مسير همان كاروانسراي ذكر شده جاده اي به سمت گاوخوني امتداد داشته كه كاروانيان را از مجاورت اين تالاب به سمت شهر يزد هدايت مي كرده است.
وي مبادله گندم ورزنه با منسوجات ،قند و شكر از يزد و اردكان را از مهمترين مراودات تجاري در قرن هاي پيشين در اين مناطق ياد كرد.
خشكي گاوخوني موجب نابودي زيبايي هاي منطقه شد
اين فعال فرهنگي در ادامه با انتقاد از خشكي تالاب بين المللي گاوخوني به دليل خشكسالي و همچنين قطع حق آبه قانوني شرق اصفهان و بي توجهي مديران كشوري نسبت به آن گفت: اين تالاب در طول تاريخ و حتي تا 50 سال گذشته همواره شكارگاه گورخران و آهوان زيبا و نيز زيستگاه پرندگان سيبري بوده است اما امروز ديگر خبري از آن همه زيبايي قرنهاي گذشته وجود ندارد.
خليلي ورزنه تاكيد كرد: تالاب بين المللي گاوخوني حدودا 30 كيلومتر با پل تاريخي ورزنه فاصله دارد به عبارت بهتر پس از اين پل ديگر پلي قديمي مشاهده نمي شود.
وي ادامه داد: در حال حاضر عمده توريستها از اصفهان تهران و ساير شهرها به ديدن تپه هاي ماسه روان،گاو چاه و حتي تالاب خشك شده گاوخوني مي آيند.
پل ورزنه نماد هويت تمدن در انتهاي زاينده رود است
همچنين مجيد جابر عضو شوراي اسلامي شهر ورزنه در ادامه اين گفتگو به خبرنگار مهر گفت: اين پل قديمي به طور قطع هويت تاريخي ورزنه و نماد تمدن وابسته به "زنده رود " را در انتهاي مسير اين رودخانه به رخ جهانيان مي كشد.
وي افزود: بنده نيز اعتقاد دارم كه تمدنها از پاياب رودخانه ها به دليل حاصلخيزي جلگه آن شكل گرفته و به سمت سرچشمه و سراب ادامه يافته است.
جابر يادآور شد: درست است كه قدمت اين پل به پس از اسلام مي رسد اما شواهد و مدارك از مدنيتهاي مربوط به پنج هزار سال قبل در اين منطقه خبر مي دهد كه بدون ترديد به دليل وجود آنها فقط و فقط رودخانه زاينده رود بوده است.
سه دهنه پل در حال تخريب است
اين عضو شوراي اسلامي ورزنه با انتقاد از مرمتهاي انجام شده در روي اين پل تاريخي گفت: از سال 1371 تا 74 با همكاري بين شهرداري و ميراث فرهنگي استان اصفهان كار مرت روي پل در چند بار انجام شد.
وي با بيان اينكه مرمتهاي انجام شده اصولي نيست، تاكيد كرد: مرمت روي پل كه در حال حاضر عابران پياده فقط از روي آن مي گذرند سنگفرش است كه نصب آن مانع خروج نم و طوبت از بالاي اين بنا شده و رطوبت حاصله از قسمت هاي كناري راه خروج خود را يافته است.
جابر با بيان اينكه ريزش آجر هاي كناري سه دهنه از پل ناشي از همين امر است گفت: به طور كلي سازهاي خشتي و آجري نياز به تبادل هوا دارد و عايق كاري آن بايد با كاهگل و يا آجر فرش هاي قديمي انجام شود.
عضو شوراي اسلامي شهر ورزنه تصريح كرد: براي نجات پل تاريخي ورزنه از اين تخريب بايد تمامي سنگفرش ها جمع آوري و به جاي آن همان آجر فرش هاي قديمي نصب شود.
جابر يادآور شد: البته در ماه گذشته مسولان اداره كل ميراث فرهنگي و گردشگري استان وعده هايي براي مرمت اين سازه تاريخي داده اند كه اميدواريم تحقق آنرا به زماني طولاني واگذار کنند!
رسانه ها در معرفي اين پل كوتاهي كرده اند
عضو شوراي اسلامي ورزنه در پاسخ به سوال خبرنگار مهر درباره علت عدم معرفي اين پل با اهميت درانتهاي زاينده رود در طول چندين دهه اخير به مردم استان و كشور گفت: دليل اول را در كوتاهي رسانه هاي استان مي دانم اما از سوي ديگر 90 درصد مردم اين منطقه تاقبل از خشكسالي فقط شغل كشاورزي داشته و وقت خود را در مزارع وسيع شان كه امروزه اثري از آن نيست! مي گذراندند و علاقه اي براي اين معرفي از خود نشان نمي دادند.
وي ادامه داد: نهادها مدني مربوطه يا همان " NGO" هاي مردمي نيز كه در سال 1384 تاسيس شدند نيز به طور جدي مطالبات ميراثي و تاريخي مردم را از مسئولان پيگري نمي كردند.
آب اطراف پل از زهكش زمينهاست
جابر در پاسخ به ديگر سوال خبرنگار مهر مبنتي بر وجود شگفت آور آب در اطراف اين پل علي رغم خشكي زاينده رود اظهار داشت: اين آب از زهكش اندك زمين هاي كشاورزي نزديك به حريم رودخانه وارد شده كه با ايجاد بندي سنگي و سيماني آب را در اطراف پل نگاه داشته ايم تا زيبايي واقعي و اصلي آن از نظر مردمان و مسافران فراموش نشود.
پل ورزنه دومين نماد مقدس اين شهر است
عضو شوراي اسلامي شهر ورزنه در ادامه گفت: براي مردم اين شهر پل ورزنه بعد از مسجد جامع تيموري از نمادهاي مقدس اصلي اين شهر محسوب مي شود، و وجود تپه هاي ماسه اي ،تالاب گاوخوني ،رباط شاه عباسي موزه مردم شناسي،گاوچاه و از ديگر جاذبه هاي اين منطقه است.
وي خاطر نشان كرد: پتانسل هاي گوناگون ذكر شده براي براي جذب گردشگر به ورزنه زياد است اما اعتراف مي كنيم كه بايد زيرساختهاي فيزيكي و فرهنگي خوبي در شهرمان در استاي اين امر ايجاد کنیم.
جابر وجود برخي تعصبات محلي و كمبود امكانات رفاهي را مانع جذب گردشگر به اين منطقه دانست و گفت: به هر حال تلاش خود را براي ارتقاي فرهنگي در اين زمينه انجام خواهيم داد.
به گزارش مهر، قبل از ورزنه نيز پل تارخي اژيه در شهري به همين نام متعلق به عصر قاجاريه وجود دارد.
..............................
گزارش : كامران صباغيعكس : مهدي عليخاني