ماهنامه «خانه آرمانی» در جدیدترین شماره خود، گزارشی از شهر توریستی استانبول منتشر کرده است. نکته جالب توجه این گزارش، توجه به برنامهها و جنبههای فرهنگی است که دولت ترکیه در این شهر اجرا کرده تا توریستها علاوه بر تفریح و گشت و گذاری چندروزه در این شهر، با تاریخ عثمانی نیز آشنا شوند. مقایسه تصویر واقعی مردم ترکیه با آنچه در سریالهای ماهوارهای ارائه میشود، گزارش و توصیف دقیقی از شهربازی VIALAND، توصیف نحوه برخورد مردم این شهر با توریستها و ... بخشهایی از این گزارش است.
به گزارش ایسنا به نقل از «سینما پلاس»، این گزارش سفرنامهای به قلم مهری توکلیان را در ادامه میخوانید:
«در هیچ سفری نه داخلی و نه خارجی اهل «تور» نیستم. نه از نوع منظم و از قبل برنامهریزیشدهاش، نه از نوع دقیقه آخری و ارزانقیمتش. دوست دارم با حضور در هر محیط تازهای، با تکیه بر اطلاعاتی که از قبل فراهم کردهام شخصا دست به کشف و شهود و یافتن مکانهای تازه و دیدنی بزنم. ایده سفر به ترکیه از «سفر به شیراز» آغاز میشود؛ سفری که البته شکل نگرفت. وقتی فهمیدم هزینه هتل و هواپیما چیزی حدود 800 هزار تومان آب میخورد، در پاسخ به سؤال همسرم که گفت: «چه کاریه؟! خُب آدم با این پول میره دوبی» پاسخ دادم: «این بار میریم ترکیه»! با 300 هزار تومان پول اضافهتر حالا سوار بر هواپیمایی هستم که سه ساعت از برخاستن آن از فرودگاه امام خمینی (ره) گذشته و حالا مهماندارهایش پس از یک پذیرایی مفصل با سوسیستخم مرغ از مسافران، روی صندلیهای خود نشستهاند. چراغهای هواپیما به نشانه بستن کمربندها دوباره روشن شده است. زیر پایم دریایی سیاهرنگ را میبینم. هواپیما آرامآرام فاصله خود با زمین را کم میکند و خلبان خبر میدهد که تا دقایقی دیگر، پرنده غولپیکر آهنی را در فرودگاه آتاتورک بر زمین خواهد نشاند.
استانبول نزدیک است. برای لحظهای یاد چهارراه استامبول تهران میافتم؛ با سفارتخانههای خبرساز و پرحاشیه آلمان، ترکیه و بریتانیا و دلارفروشها و بوتیکهایی که میشود در آنها لباسهایی دلفریب و البته گرانقیمت را پیدا کرد. چهارراهی که همیشه در آن بوی قهوه استشمام میشود اما این شهر توریستی در شمال غربی ترکیه واقع شده، با آن چهارراه معروف در تهران تفاوت فراوانی دارد. سومین شهر توریستی دنیا بعد از نیویورک و پاریس در چند قدمی ماست.
بسیار سفر باید
«بسیار سفر باید تا پخته شود خامی». سالها با این تعبیر زندگی کردهام و در پایان هر سفر تجربههای فراوان اندوختهام. برای پخته شدن در تنور استانبول هم مدتی طولانی در فضای مجازی جستوجو کردهام و هر آنچه یافتهام را داخل چند صفحه کاغذ ریختهام و با خودم عهد کردهام در پایان این سفر، من هم چند صفحهای را به اطلاعات فارسی موجود در فضای مجازی اضافه کنم.
پس از نشستن هواپیما در فرودگاه و تحویل گرفتن چمدان کوچکمان، با پایین آمدن از یک پله برقی به ایستگاه مترو میرسیم که قرار است با یک بلیط چهار لیری، ما را به هتلمان برساند. ایستگاه مترو درست زیر فرودگاه قرار دارد. با راهنمایی یکی از نگهبانها، بلیتهایی که شبیه ژتون است را تهیه میکنیم و سوار بر مترو به منطقه معروف «آکسارای» میرسیم؛ جایی که میگویند محل تجمع ایرانیهاست و هتلهای فراوانی دارد اما بیش از همه به خاطر دسترسی به مترو و پایانه اتوبوس میتواند دلیل انتخاب شدن از سوی توریستی ایرانی باشد.
اولین مشکل خیلی زود پیش میآید. ترکها که مردمی آرام و مهربان هستند و به شما به عنوان یک توریست در اتوبوس یا مترو زل نمیزنند، به ندرت زبان انگلیسی میدانند! کشوری که از چند سال قبل میخواهد به اتحادیه اروپا بپیوندد، اغلب مردمش زبانی جز ترکی نمیدانند. همسرم میگوید: «اینا مگه تو دبیرستان بهشون زبان انگلیسی یاد نمیدن؟!» خیلی زود، جملههای محدود و اندک ترکی که در طول دوران تحصیلم در دانشگاه، از همکلاسیهای شهرستانی و آذریزبانم آموختهام به کمکم میآید و با همان جملهها کار ما راه میافتد.
هتل سه ستاره با امکانات 5 ستاره!
محل اقامتمان هتلی سه ستاره در منطقه «لالعلی» است؛ محلهای در نزدیکی آکسارای که دسترسی به خطوط مترو و تراموای برقی در آن به سادگی ممکن است. هتل، ساختمانی هشت طبقه است، با اتاقهایی ساده و البته بسیار تمیز که از یک اتاق و تختخواب با سرویس بهداشتی کوچک تشکیل شده است. مساحت اتاق کمتر از 20 مترمربع است و برای توریستی که قصد ندارد پول زیادی بابت هتل بدهد و از طرفی بخش عمدهای از زمان خود را هم در خارج از هتل سپری میکند، انتخابی مناسب است.
«صبحانه مفصل» که در ایران صرفا در هتلهای بالای 4 ستاره قابل دسترسی است، در این هتل کاملا معمولی وجود دارد. تخم مرغ، آش سبزی، سوسیس سرخکرده، شش نوع قهوه و نسکافه، نوشیدنی سرد، کورن فلکس، نان و پنیر و کره و مربا و میوه تازه، میتواند توریستها را برای یک پیادهروی طولانی اصطلاحا «بسازد»! رستوران در طبقه هشتم ساختمان است که چشماندازی زیبا به سمت ساحل دارد. در بالکن، همزمان با صرف صبحانه، صدای مرغان دریایی شنیده میشود و اندکاندک سر و کله آنها نیز پیدا میشود؛ مرغان فرصتطلبی که منتظر یک لحظه غفلت مسافران هستند تا محتوای بشقاب آنها را بدزدند!
پرسه در اطراف هتل
محله «لالعلی» که به صورت «لاللی» هم نوشته میشود، پر از پاساژهایی است که شباهت فراوانی به خیابان جمهوری تهران دارند. بخش عمدهای از مغازهها در اختیار فروشندگان روس است. مشتری اغلب مغازهها نیز روسها و عربها هستند. یک جورهایی عمدهفروشهایی هستند که البته اجناس گرانقیمتی را میفروشند. مغازهها پر از اجناس چرمی است که برخی از آنها دستدوز و نفیس هستند. مانند کفشهایی که از 500 لیر به بالا - به قیمت لیر امروز حدود 800 هزار تومان - شروع میشود. برخی مغازهها فقط با دلار معامله میکنند این منطقه جای مناسبی برای خرید ایرانیها نیست. ایرانیها عمدتا نیاز به خرید را از مناطقی مانند آکسارای، مرکز خرید فروم، مرکز خرید هیستوریا، مرتر و عمدتا فروشگاههای بزرگ انجام میدهند؛ فروشگاههایی که گاه با تخفیفهای 50 تا 70 درصدی، مسافران این شهر توریستی را غافلگیر میکنند. البته امکان خریدهای ارزانقیمت همیشه وجود دارد و مثلا در حاشیه خیابانها و از ساعت خاصی از شب به بعد معمولا 9 شب به بعد میتوان با 10 تا 20 لیر، خرید خوبی شامل کفش، شلوار جین، پلیور، سوییشرت و ... داشت.
پوشاک در ترکیه، ارزان و با کیفیت است؛ بهخصوص مارکهای خودشان. اساسا یکی از اصلیترین مسافران این شهر، فروشندگانی هستند که در ایران کارشان «پوشاک» است و ترکیه مقصدی برای خریدهای آنها محسوب میشود. اقلام خریداریشده توسط این افراد اغلب به صورت قاچاق راهی ایران میشود. افرادی که از آنها با عنوان «باربر» نام برده میشود، زحمت حمل این اقلام به داخل ایران را در قبال پرداخت 32 هزار تومان بابت هر کیلو بار به عهده میگیرند. این رقم به صورت قانونی و از طریق گمرک کیلویی 70 هزار تومان است! باربر یا قاچاقچی محترم، تقریبا باعث صرفهجویی 50 درصدی میشود و جنس را در استانبول تحویل گرفته و در تهران تحویل میدهد! اینکه چطور و چگونه این کار را میکند؟! فعلا بماند تا بعد ...
استامبول و دیدنیهایش
در ایران فرمول مشخصی در زمینه معماری و بافت شهری وجود دارد. ابتدا درباره تخریب بافتهای قدیمی هشدار داده میشود، سپس این بافتها تخریب و ساختمانهایی نوساز و عمدتا زشت با نمایی از شیشه جایگزین آنها میشود و در ادامه، بافتهای قدیمی در قالب رستورانهای سنتی به شکلی زشت و غیر اصولی بازسازی میشود تا مخاطبان با صرف هزینهای 100 هزار تومانی برای یک شام ساده، یاد تهران قدیم بیفتند. استانبول اینگونه نیست و مانند اغلب شهرهای اروپایی، بافت قدیمی خود را حفظ کرده است. به همین دلیل است که با قدم زدن در هر نقطهای از بخشهای مرکزی شهر، احساس میکنیم داخل یک موزه در حال حرکت هستیم. ساختمانهای قدیمی فراوانی هستند که امکان تخریب نیافته و در حال بازسازیاند. البته در بخشهای مشخصی از شهر بافت مدرن شامل برج و مراکز خرید مدرن وجود دارد اما همگی در تناسب با معماری زیبای این شهر هستند. به همین دلیل است که حتی اگر شناختی از شهر نداشته باشید، صرفا با قدم در خیابانها نیز احساس لذت میکنید. اما برای اغلب توریستها، مکانهایی مانند میدان تقسیم یا تکسیم، خیابان استقلال، میدان سلطان احمد، مسجد سلطان احمد، کاخ توپکاپی، جزایر پرنس و بیوک آدا، برج گالاتا در انتهای خیابان استقلال و ... جزو مکانهایی است که حتما به آن سر میزنند.
مسجد سلطان احمد از دیدنیهای مهم این شهر است. البته برای ورود به آن برخلاف دیگر مکانهای موزهای نیازی به پرداخت پول نیست اما خانمها حتما باید روسری داشته باشند و آقایان هم صرفا با شلوار پوشیده و نه شلوارک امکان حضور در مسجد را دارند. جالب اینکه در مقابل مسجد، فردی ایستاده که شما را به حضور در مسجد و تماشای آن دعوت میکند و میگوید: این مسجدی است که اوباما هم به آن آمده است!
خیابان استقلال خیابانی زیبا و مهم است که در آن مغازههای لباسفروشی، رستوران، کلیسا، مسجد، مغازههای فروش سوغات فرهنگی و ... در ابعاد و اندازههای مختلف جلب توجه میکند و تراموایی از وسط خیابان رد میشود که به شدت وسوسهکننده است تا سوار آن شوید و به گذشتههای دور سفر کنید! اغلب این مکانهای توریستی هم با اتوبوس، مترو و تراموا قابل دسترسی است. کافی است نام مقصد خود را به نگهبانهایی که در خطوط حمل و نقل حضور دارند بگویید تا برای ادامه سفر، شما را راهنمایی کنند.
تجربهای منحصر به فرد به نام VIALAND
جزو آن دسته توریستهایی نیستم که بخش عمدهای از زمان سفر را صرف پرسه زدن در مراکز خرید میکنند. سفر برای من راهی برای کشف ناشناختهها و تجربه چیزهایی است که به طور معمول در داخل کشور امکان تجربه کردن آنها نیست. مثل همین شهر بازی VIALAND که یکی از اتفاقهای منحصر به فرد موجود در ترکیه است. این مکان، یک شهر بازی وسیع و بزرگ است. در جایی دور از شهر واقع شده که با اتوبوس، حدود 45 دقیقه راه تا آن است. خطوط اتوبوسرانی خاصی شما را از هر نقطه از شهر به این مکان میرسانند. این مکان در سالهای دور معدن ذغال سنگ بوده که در زمان حضور «رجب طیب اردوغان» نخستوزیر فعلی ترکیه در مقام شهردار این شهر، کار ساخت این شهر بازی و مرکز خرید در آن آغاز شده است. این مکان از دو بخش مجزا تشکیل شده است؛ بخش اول، مرکز خرید بسیار بزرگی است که انواع و اقسام برندها در آن وجود دارد و بخش دوم، یک شهر بازی است که تنها با پرداخت 70 لیر میتوانید برای ساعاتی نامحدود از امکانات مختلف آن استفاده کنید. بخش عمدهای از امکانات شهر بازی به کودکان اختصاص دارد و اساسا برای آنها طراحی شده است. این شهربازی در سال 2013 افتتاح شده و به همین دلیل هنوز از سوی بسیاری از مسافران ایرانی کشف نشده است! دوری آن از مرکز شهر نیز دلیل دیگر عدم حضور ایرانیها در آن است اما اینجا فقط یک شهر بازی ساده نیست بلکه جایی است که دولت ترکیه در آن به کمک چند وسیله بازی هیجانآور، پیشینه تاریخی خود را به دیگران عرضه میکند؛ نکتهای که برای ما بسیار عبرتآموز و کاربردی است!
نکته جالبتر، بازیهای مختلفی است که حتی معلولان نیز میتوانند از آن استفاده کنند. از 27 امکان موجود در پارک، 13 بازی آن برای معلولان قابل استفاده است. یکی از مهمترین و جذابترین این بازیها «نَفَسکِش» است. در ترکی به صورت nefeskesen نوشته میشود. یک ترن هوایی است که با سوار شدن بر آن، با سرعتی بسیار زیاد در زاویه 90 درجه بالا رفته و دوباره پایین میآیید و چرخشی 360 درجه در آسمان را تجربه میکنید. اغلب علاقهمندان به این بازی در طول مسیر چند دقیقهای، فقط جیغ میکشند. از این نوع بازیهای هیجانی در پارک ویالند چند نمونه دیگر هم موجود است. AdeletKulesi بازی دیگری است که در آن سوار بر صندلیهای هیدرولیکی، داخل برجی بلند، به بالا میروید و لحظاتی در آسمان معلق میشوید. استانبول زیر پای شماست اما ناگهان صندلیها به داخل این برج سقوط میکند و دیوارهای سیاه رنگی که در اطراف شما وجود دارد، حسی از سقوط و مرگ را در شما تداعی میکند. بازی معروف رنجر نیز از دیگر بازیهای 27 گانه این پارک است که میتواند مدتزمانی بیش از یک روز از وقت شما را به خود اختصاص دهد و عجیبتر اینکه تمامی این برنامههای تفریحی، با نکات تاریخی گره خورده است. در هر گوشهای از این پارک، بخشی از تاریخ عثمانی به شما عرضه میشود. در فضایی دیگر، قایقهایی شبیه آنچه در غار علیصدر وجود دارد، شما را در مسیری عبور میدهد که در آن، با استفاده از عروسکهایی کاملا طبیعی، تاریخ عثمانی بازسازی میشود.
کشوری که فاقد منابع طبیعی مانند نفت و ذغال سنگ است و در طول تاریخ مردمش صرفا «بیزینسمَن»های خوبی بودهاند، با تکیه بر نقطهای روشن و درخشان از فرهنگ خود، نَفَسکِش میطلبد. در استانبول هیچ بخشی از تاریخ انکار نمیشود و حتی دیواری قدیمی در ابعاد چند متر، به عنوان نشانه ای از تاریخ گذشته با دقت محافظت میشود. شاید این ویژگی بیش از هر چیز دیگری به رشد و توسعه این کشور کمک کرده باشد.
غذا و خوراکی در استانبول
در استانبول تنوع غذایی فراوانی وجود دارد و تقریبا همه غذاها خوشمزه است. با سه تا چهار لیر میتوان ساندویچی ترکی خرید و یک وعده نهار یا شام را سپری کرد اما اگر علاقهمند به فستفود یا غذاهای رستورانی هستید، با هزینهای 15 تا 20 لیر برای هر نفر، میتوانید یک وعده غذایی مفصل بخورید. غذاها بسیار خوشمزه هستند و تا ساعتهای طولانی شما را سیر نگه میدارند.
میوه در استانبول گران است. اغلب مردم میوههایی مانند هندوانه، انار و ... را به صورت تکهای و دانهای خریداری میکنند. میوهای مانند خرمالو تقریبا هر دانه 2 لیر آب میخورد! چای و قهوه نیز با قیمتهایی متفاوت از 2 تا 4 لیرعرضه میشود. خوردن باقلوا یکی از تجربههای شیرین این سفر است. یک لیوان چای با چند تکه باقلوا حدود 10 لیر آب میخورد. «بلوط» و «ذرت» هم از دیگر خوراکیهای خوشمزه استانبول است که در میادین و خیابانها بسته به حجم و وزن آن به قیمتهای مختلف عرضه میشود. قیمت 200 گرم بلوط 10 لیر است که خود میتواند یک وعده غذایی محسوب شود. در نهایت با مبلغی حدود 50 لیر در هر روز برای هر نفر میتوان دو وعده غذایی بسیار مفصل خورد.
حمل و نقل در استانبول
در استانبول هزینه تاکسی بسیار گران است. اتوبوس، مترو و تراموا شما را به نقاط مختلف شهر میرساند. باجههای روزنامهفروشی بلیط هم میفروشند و برای تهیه ژتون تراموا و مترو هم میتوانید در ایستگاههای مختلف از طریق دستگاه، خرید مورد نیاز خود را انجام دهید. بهتر است برای خرید ژتون از دستگاه، از پول خرد استفاده کنید. گاهی دستگاه، باقیمانده پولهای درشت مانند 20 لیر را به صورت کامل پرداخت نمیکند. در چنین مواقعی ممکن است نگهبان ایستگاه به شما اجازه دهد که بدون دادن ژتون و در عوض پولی که به شما پرداخت نشده، سوار قطار شهری یا مترو شوید.
از استانبول چه چیزی در ذهن میماند؟
بسیاری از ایرانیها طبق آنچه در قالب فیلمها و سریالهای ترکیه ای دیدهاند، تصور میکنند که اغلب مردم ترکیه فاقد قید و بندهای اخلاقی هستند! آنچه در مدت زمانی حدودا 5 روزه در این شهر مشاهده کردم، با آنچه پیش از این در شبکههای ماهوارهای فارسیزبان مشاهده کردم تفاوت زیادی داشت.
در استانبول پوشش زنان در سه سطح دستهبندی میشود:
دسته اول، زنانی هستند که پوششی شبیه روسری بلند با دامن بلند مشکی استفاده میکنند که تعدادشان بسیار اندک است. حجاب آنها بسیار کامل است.
دسته دوم، زنانی هستند که از شلوار جین، چکمه و بالاپوش کت یا مانتو استفاده میکنند.
دسته سوم، زنانی هستند که با لباسهای عادی خود، روسری استفاده میکنند.
ترکیب جمعیتی دسته دوم و سوم تقریبا یکسان است اما نکته جالب درباره دسته سوم که زنانی باحجاب محسوب میشوند، این است که حتی یک تار موی آنها نیز پیدا نیست! نمیخواهم اغراق کنم اما در طول مدت حضورم هیچ زنی را ندیدم که مثلا روسریاش تا فرق سر عقب رفته باشد!
در شرایطی که محصولات دیگر بین 30 تا 50 درصد شامل تخفیفهای موقتی آف میشود، لباس کودک تا 70 درصد تخفیف میخورد. آیا این مسئله میتواند نشانهای از توجه این کشور به اهمیت فرزندآوری باشد؟!
اغلب ایرانیها در این شهر با عربها اشتباه گرفته میشوند. چون عربها وضعیت مالی خوبی دارند، این شباهت گاهی باعث احترام فراوان میشود!
«علاقه به وطن» ویژگی مهم مردم این کشور است. در تمامی ساختمانها پرچم ترکیه آویزان است و در خیابانها یکی از اقلامی که از سوی دستفروشها عرضه میشود، پرچم ترکیه است.
شهر، حال و هوایی کاملا شاداب و زنده دارد. مساجد فراوانی در شهر هست که اقدام به برگزاری نماز جماعت میکنند و البته استقبال نسبتا خوبی هم از این مساجد میشود.
در برخی نقاط شهر گداهایی به سراغ شما میآیند و بسته به نوع واکنش شما، مسیری طولانی را با شما همراه میشوند تا پولی از شما بگیرند که با بیتوجهی شما، از مزاحمت آنها خلاص خواهید شد.
یکی از مهمترین ویژگیهای این شهر و مردمش، توجه به نظافت و تمیز بودن فضاست. نه در مترو و نه در مراکز خرید و حتی اتوبوسها، بوی آزاردهندهای به مشام نمیرسد. حتی در بازار ماهیفروشها نیز نظافت عجیبی حاکم است!»
نوشته بسیار سفر باید تا پخته شود خامی اولین بار در توریست ها - گردشگری - جهانگردی - ایرانگردی پدیدار شد.